عمه جونا
سلام نازنینم جونم برات بگه که دوشنبه هفته پیش بود که مامان جون منصوره زنگ زد و گفت که آخر هفته میخوان با عمه زهرای بابایی که از امریکا اومده بود بیان خونمون تا عمه جون هم قبل از برگشتنش بتونه بیاد زیارت. این شد که شروع کردم به تمیز کردن خونه و تقریبا میشه گفت که رسما یه خونه تکونی حسابی شد چهارشنبه شب مامان جون و آقاجون به همراه سه تا عمه های بابا که یکی از یکی مهربون ترن اومدن خونمون. منم برای شام زرشک پلو با مرغ و سوپ شیر درست کردم. شب رو هم خونه ما خوابیدند و برای فردا ناهارش هم خورشت بادمجون و میرزای کدو درست کردم. هر چند که حسابی همه رژیمی بودن و شاید دو سوم غذاها رو دستم موند تو هم اولش یه کمی خجالت می کشیدی اما کم ...
نویسنده :
مامان جون
20:27